آهنگ گوش میدهم...
غرق در رویاهایم میشوم...
خود را در این عالم حذف میکنم...
آرام و بی صدا....
در عالم دیگری سیر میکنم...
گاهی از آینده ترس دارم...
از اتفاق های غیر منتظرانه خوشم می آید...
هیچ چیز در این دنیا معلوم نیست...
ابر ها دیگر حوصله ی اشک ریختن ندارند...
آسمان دلش گرفته است...
خورشید با ما قهر کرده است...
در این زمانه لیلی از مجنونش فرار میکند...
قلب ها تیره و تنگ شده.جایی برای بخشش نگذاشته اند...
خدا میداند پشت این نقاب های مظلومانه چه حیوانی را پنهان کرده ایم....
چرا دیگر دلمان به حال خودمان نمیسوزد...چرا با شیطان دوستی میکنیم...
همه ی حرف هایمان دروغ است...
من این دنیا را دوست ندارم...
مثل اون لب های بسته که دیگه حرفی ندارم
مثل این دست های بی جون که به هم پناه میارن
مثل اون خاطره ای که تو نگاه آینه مرده
مثل اون ترانه ای تورو یاد من آورده
خسته ام خسته ی خسته
خسته از ندیدن تو
چرا قسمتم نمی شه لحظه رسیدن تو
مثل قطره های بارون که تو چنگ ابر اسیرن
مثل خاطرات کهنه که به یاد تو نم یاد
خسته ام خسته ی خسته
خسته از ندیدن تو
چرا قسمتم نمی شه لحظه رسیدن تو
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست
از تو می گویم
تو نیستی که ببینی
چگونه از دیوار
جواب می شنوم
تو نیستی که ببینی
چگونه دور از تو
به روی هر چه در این خانه است
غبار سربی اندوه
بال گسترده است
تو نیستی که ببینی
دل رمیده ی من
به جز تو
یاد همه چیز را رها کرده است
اونایی که الان دست تو دست عشقتون خوشبخت زندگی می کنین
اونایی که الان با عشقتون خوشین
اونایی که هر لحظه به عشقتون اس ام اس می دید و شادیــد
همش گوشیتون زنگ میخوره و اس ام اس دارید..
((واسه اونایی که الان تنهـان دعا کنید...))
اونام مث شما یه روزی خوش بودن یه روزی عاشق وحالــا تنهان
گوشیاشون رو میزه..همش به صفحه ش نگاه می کنن گاهیم
گوشیاشونو خونه جا میزارن یادشون میره اصلا گوشی هست!!
این تنهاییه خیلی خطرناکـه دعا کن هیچکس مبتلا نشه دعاکن ه
مه به اونی که میخوان برسن و باهاش بـــاشن تا آخر عمر... آمین ♥
سلام دوستای خوشگلم کسایی که میان وبلاگمو فقط میبینن
و
نظرنمیدن من راضی نیستم
گفتم که در جریان باشید
.ممنون
می دونی تلخ ترین درد چیه ...؟
تو بخوای؛
اونم بخواد؛
ولـــــی خــــــدا نـــــخــــــواد ...
.................................
وقتي يک دختر حرفي نميزند
ميليونها فکر در سرش مي گذرد
♥وقتي يک دختربحث نميکند
عميقا مشغول فکر کردن است
♥وقتي يک دختربا چشماني پر از سوال به تو نگاه ميکند
يعني نمي داند تو تا چند وقت ديگر با او خواهي بود
♥وقتي يک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسي تو مي گويد: خوبم
يعني اصلا حال خوبي ندارد
♥وقتي يک دختر به تو خيره مي شود
شگفت زده شده که به چه دليل دروغ مي گويي
♥وقتي يک دختر سرش را روي سينه تو مي گذارد
آرزو مي کند براي هميشه مال او باشي
♥وقتي يک دختر هر روز به تو زنگ مي زند
توجه تو را طلب مي کند
♥وقتي يک دختر هر روز براي تو [اس ام اس] مي فرستد
يعني ميخواهد تو اقلا يک بار جوابش را بدهي
♥وقتي يک دختر به تو مي گويد دوستت دارم
يعني واقعا دوستت دارد
♥وقتي يک دختر اعتراف مي کند که بدون تونمي تواند زندگي کند
يعني تصميم گرفته که تو تمام آينده اش باشي
♥وقتي يک دختر مي گويد دلش برايت تنگ شده
هيچ کسي در دنيا بيشتر از او دلتنگ تو نيست
من هیچوقت نفهمیدم چرا آدما زیرِ پتو احساس امنیت میکنن…
حالا گیریم یه قاتل اومد توی اتاق خواب، حتما میگه:
الان اومدم بکشمت… اَه لعنتی پتو داره نمیشه!
.
.
.
به مامانم میگم سرم درد میکنه … میگه چرا ؟
میگم شاید تومور مغزی دارم …
میگه خفه شو ذلیل مرده … این حرفا چیه میزنی؟؟!!!
منظورش اینه که خدا نکنه عزیزم !!! ….البته فکر کنما!!!
.
.
.
به سلامتی پسری که قشنگترین دختره دنیارو هم تو خیابون دید،
سرش را انداخت پایین و زیر لب گفت:
“میرم جلوتر شاید بهترشو دیدم…” !!
.
.
.
بابابزرگم داشت تو خواب صداهای عجیب و غریب در میاورد !
خانمم میگه داره خرناس میکشه؟!
ولی چون تو محل ما ADSL نمیدن از dial-up استفاده میکنه
.
.
.
به پسر فامیلمون میگم ورزش هم میکنی ؟؟؟
با جدیت تمام میگه بله، پلی استیشن !!!
یعنی الان وضعیت وخیمه هااا
.
.
.
من : مامان شام چی داریم گشنمه…
مامانم خطاب به بابام: شما شام میخوری ؟
بابام : نه…
مامانم خطاب به من: من که شام نمیخورم بابات هم نمیخوره،
خودت پاشو یه چیزی بخور…
سه تا تخم مرغ نیمرو میکنم،
میام میشینم پای سفره شروع میکنم به خوردن که:
بابام: نمیدونم چرا گشنه ام شد، من فقط یکی دو لقمه میخورم…
خانم شما نمیخوری؟
مامانم: من؟ نمیدونم… حالا یکم میخورم دیگه…
.
.
.
دقت کردین همیشه تو فیلم ها هروقت کسی تنها خونه هست
و داره فیلم ترسناک میبینه سریع بیرونو نشون میدن که
داره بارون میاد و رعد و برق میزنه ؟؟!
.
.
.
وضعیتم اینطوریه که :
قبل از حموم رفتن یه لیوان آب میوه پر میکنم و میذارم روی میز و
بعدش میرم دوش میگیرم و میام بیرون!
اونوقت یهو با تعجب به لیوان روی میز نگاه میکنم و میگم:
عــــه! مرسی عزیزم بازم که برام آب میوه گذاشتی!
و…با لذت خاصی میخورم!
.
.
.
یه گلدون میخری ۱۰۰هزار تومن،
هر روز دمای هوای اطرافشو اندازه می گیری
به دقت بهش آب معدنی میدی، بعد دو هفته خراب میشه!
اونوقت پیاز، تو سردترین و تاریکترین قسمت خونه درختچه میشه!
.
.
.
یادش بخیر قدیما میرفتی نونوایی، یه دونه یی بدون صف بود
الان پنج تایی ده تایی بدون صفه !
گفتم : یه نگاه بنداز شاید پسندیدی حالا سیندرلا !
بعد کلی اصرار برگشت گفت :
بابا من دوست دوست دخترتم !!!
بعد گفت :
هیچ علاقه ای ندارم رابطتون بهم بخوره برو بهش چیزی نمیگم .
یه لحظه جا خوردم ...! گفتم جدی تو دوستشی ؟؟؟
یه پوسخندی زد و گفت :
پس دوست دختر داری و افتادی دنبال یکی دیگه !؟
منم ! منی که بارها شکست ! شکستی که بارها خوردم کرد ! دل بود . نه سنگ . واژ ها را مهمان کرده ام برای گفتن دلتنگیهام . سکوت کرده ام نه اینکه حرفی نداشته باشم . بغزم رو نمیبینی ! بغضی که راه گلویم رابسته . تورامیخوانم ! هزار بار ...برای خالی کردن دلتنگیهام . . . من و نخواه... همین که حس میکنم حس میکنی دوست دارم برایم کافیست
من غــــــرورم را به راحتــــــی به دست نیــــــاوردم
کــــــه هر وقت دلـــت خواست خـــــردش کنی ... !
... غـــــــرور من اگر بشکـنـــــــد
با تـــکـــــه هـــایـــــش
شاهـــــــرگ زنــــدگـــــی تـــــو را نیز خواهـــــد زد
------------------
هشدار:
مواظب غرورم باش !
با همه هستم !
یادتون میاد یه زمانی جوجه رنگی میگرفتیم ...
کلی حال میکردیم ...
الان چه قدر حسرت اون دوران رو میخورم ...
قدرشو ندونستم ...
دیگر جوجه رنگی نمیبینم ...
یاد کودکی میکنم و یاد جوجه رنگی ...

از تنهایی خسته شده...
از نگفتن،،
از ندیدن،،
از سکوت،،
کاش میدانستی چقدر محتاج حضورت هستم..
نمیدانم کجای دنیایم گم شده ای،،
کاش میشناختمت تا برایت دلتنگی کنم...
اما هنوز خودت را از من پنهان میکنی..
وقتی ببینمت،، به تلافی تمام نبودن هایت
برات درد دل میکنم....
ﭘﺴﺮ: ﺁﺭﻩ ﻋﺰﯾﺰﻡ
ﺩﺧﺘﺮ: ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﻣﯿﻤﻮﻧﯽ؟
ﭘﺴﺮ ﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺷﮑﺶ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﺪ
ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ
ﺩﺧﺘﺮ: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ... ...
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ،ﺩﺧﺘﺮﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ،ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﺮﺩ
ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ: ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ
ﺩﺧﺘﺮ: ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ؟
ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ: ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻧﮓ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺨﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﮐﯽ ﻗﻠﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺪﯾﻪ ﮐﺮﺩﻩ؟
ﺩﺧﺘﺮﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﭘﺴﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﺷﮏ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻧﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ،ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ؟
ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ:ﺷﻮﺧﯽﮐﺮﺩﻡﺑﺎﺑﺎ!ﺭﻓﺘﻪﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽﺍﻻﻥﻣﯿﺎﺩ
اگر فرض کنیم که یک ختر به سربازی بره….
۱) قضیه فرار از سربازی به کل منتفی میشه و همه (پسرها) می خوان برن سربازی حتی اونهایی هم که قبلا رفتن می خوان دوباره برن!!….
۲) غذای پادگان ها نسبت به گذشته خیلی بهتر میشه ( دخترها می خوان هنرهاشون را نشون بدن)
۳) هیچ کس دیگه دنبال معافیت نمیره حتی کور کچل ها هم می خوان بیان سربازی!!!
۴) اضافه خدمت برداشته میشه … کارایی که قبلا شاضافه خدمت می شده حالا باعث کاهش خدمت میشه
۵) ازدواج دانشجویی و لاو ترکوندن توی دانشگاه کم میشه و ازدواج در پادگان و عشق من هم سنگر من مد میشه!
۶) فرهنگ عمومی پادگان افزایش پیدا می کنه …. دیگه سربازها فحش رکیک به هم نمیدن از شوخی های شهرستانی(!!) هم خبری نیست
۷) حمام و دست شویی های پادگان ها بالاخره روی بهداشت رو هم می بینن
۸) دیگه رژه ها در پادگان درست انجام میشه …. چون دخترها را میذارن صف اول
۹)خاموشی از ۹ شب به ۱۲.۵ – ۱ شب میرسه
۱۰) خدمت سربازی از ۲سال به ۶ ماه کاهش پیدا می کنه … اگه خواستی میتونی اصلا نری … چون تا ۱۵ سال بعدش سرباز نمی خوان از بس داوطلب هست
۱۱) بعد از ۶ ماه که از سربازی بر می گردی اندازه ۶ سال خاطره داری!!
سلامتیه پسرا ، نه واسه ریش و قدشون ! واسه احساس و معرفتشون....
سلامتیه دخترا ، نه واسه چشمای ناز و پوست صافشون ! واسه قلبای پاکشون....
گل آفتابگردان را گفتند :
چرا شبها سرت را پایین می اندازی ؟
گفت : ستاره ها چشمک میزنند ، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم....
سلامتیه همه اونایی که وفایی دارن همچون آفتابگردان ....
سلامتیه اون پسری که وقتی تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته
سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه : اگه آخرشم باشی
انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی....
سلامتیه کسایی که برای داشتنشون لازم نیست با سیاست باشی و نقش بازی کنی....
همین که یک رنگ باشی کافیه !
سلامتیه اونایی که دهنشون پر حرفه ولی اونقدر مرام دارن
که با دهن پر حرف نمیزنن و فقط سکوت می کنن....
سلامتیه اون آدمای فرضی که وجودشون صفاست هرچند که دُورشون بیصفاست....
سلامتيه اونيکه دست هرکسا دید افتاده را گرفت اما وقتي خودش افتاد....
زير پا لهش کردن....
سلامتیه اونا که خودشون میشکنن ولی کسیا نمیشکنن....!
سلامتیه کسی که وقتی بردم گفت :
اون رفیق منه....
وقتی باختم گفت :
من رفیقشم....
سلامتیه رفقام که اگه براشون تبم نکنی برات میــمــیــرن....
سلامتیه حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
سلامتیه اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی....
سلامتیه اشکام که تو خفا ریختم....
سلامتیه خنده هام که نذاشت کسی از اطرافم شک به حالِ بدم ببره....
سلامتیه نفسام که اینروزا رفت و آمدشونا به رخم میکشن هر لحظه....
سلامتیه "تنهایی" که شاید تا لحظات واپسینم جز اون همدمی نداشته باشم....
سلامتیه عمرم که ندیده بهار ، باید چشم انتظار خزان باشه....
سلامتیه خودم ، نه واسه حرفام ، واسه اینکه :
.
.
.
.
مرهم ندارم واسه دردام....
نفســـهاي تو بر روي گـــردنم...
دستـــ هاي تو بر روي تنــــم...
لبــــ هاي تو بر روي لبــــم...
گرمــــا يعني آغـــــوش تو...خودـ تــــــو...
وقتي تـن ســـــردـ من از گرماي تنـــت خيس عرق ميشود...
... با بودن تو، خورشيد بايد زير ابر بماند ...



من تو را به اندازهی هر دومان دوست دارم . . .
سلام بعداز چندروز اومدم ولی خیلی دلم پره.میخوام بگم عشقای قبل از ازدواج دروغه محضه چرته و کسایی که به این عشقا ودوستی های قبل از ازدواج تن می دن بازیشون میاد.الکیه.توهمه.........
سلام دلم خیلی گرفته نمی دونم چرا خدا منو نمیبینه دیگه دوسم نداره.خیلی تنهام.
محمد خیلی بی معرفتی....حالا من یه چیزگفتم تو حرفمو رو هوا زدی چندماهه گذشته که دیگه پیدات نیس آخه نامرد اگه اینقد طالب تموم شدن این رابطه بودی پس چرا حرف دلتو نزدی چرا همش می گفتی دوسم داری.واقعا که نامردی.ازت متنفرم...
مثلا اومدم تو اتاقم که درس بخونم ولی بازم...
بسوزه پدر تنهایی.
خدایا این همه آدم تنهان چرا به هم نمی رسونیشون...........
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ببخش..........
قلت کردم به خدا....
...خوردم
خدایا ما بندتیم تو که خدایی یه کاری کن آدم بشیم.
چی می شد میومدی پایین و به حرف دل من گوش می دادی؟؟!!!
توکه می دونی چمه.چرا کمکم نمی کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من درد دلمو به هیشکی دیگه نگفتم
کامی از لبش میگیرم | ||||||
بجای لبهایی که چندی است نبوسیده ام | ||||||
انگشتانم بوی تند سیگار میگیرند | ||||||
همان انگشتانی که همچو باد | ||||||
جنگل موهای تورا نوازش میکردند | ||||||
دیگر این اندام سوزان تو نیست که مرا احاطه کرده | ||||||
دود سیگار است و بس… | ||||||
سیگارم که به آخر میرسد | ||||||
لبم را میسوزاند مانند بوسه ای | ||||||
که تو هنگام خداحافظی به آن تقدیم کردی … |